کد مطلب:277032
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:169
دو مطلب مهم
در آخر عبارت حدیث اول كه در متن عربی حدیث درباره ی قیام كننده ای كه در سرزمین خراسان قیام می كند آوردیم، دو جمله وجود دارد كه حائز اهمیت و توضیح آن لازم است. و آن دو جمله این است كه امام علیه السلام فرموده است (و یموت الثائر، و یقوم الآخر. یعنی: انقلابگر می میرد و دیگری قیام می كند).
آنچه از این دو جمله فهمیده می شود، به حسب ظاهر (والله اعلم) معنایش این است كه: بعد از گذشت مدت زمانی پس از جنگ عراق علیه ایران، سیدحسینی انقلابگر كه صاحب اصلی انقلاب است می میرد، و پس از او شخص دیگری زمام امور مردم ایران را به دست می گیرد. دلیل این مطلب آن است كه: در دنباله ی حدیث آمده است: «پس وقتی كه پادشاه درستكار (یعنی: زمامدار واقع بین) رحلت نمود و «نایب» راه خود را در پیش گرفت، دجال ظاهر می شود و در گمراه كردن مردم مبالغه می نماید.
بنابراین، ممكن است نهضت «سیدحسنی» و خروج فرمانده سپاه او «شعیب بن
[ صفحه 510]
صالح» پس از پایان زمامداری «نایب» واقع شود. چه آنكه در ابتداء حدیث مزبور آمده است: «ثم یقوم منا قائم بجیلان، یعینه المشرقی فی دفع شیعة عثمان» یعنی: سپس قیام كننده ی دیگری از ما خانواده قیام می كند و آن مشرقی [شعیب بن صالح]، او را در دفع پیروان سفیانی یاری می دهد. و از صدر و ذیل حدیث چنین استفاده می شود كه وی سیدی قرشی، هاشمی، حسینی، و بالاخره سیدی علوی النسب خواهد بود. [1] .
[1] چنانكه پيش از اين هم اشاره كرديم آنچه از مجموع روايات استفاده مي شود اين است كه سيدهاشمي و سيدخراساني پرچم هدايت را از شرق ايران به اهتزاز در مي آورند اما سيدهاشمي حسيني مي ميرد و به مهدي عليه السلام نمي رسد ولي جناب سيدخراساني با همه ي سپاهيانش با حضرت مهدي عليه السلام بيعت مي نمايند.